قدرت اقدام: چرا اقدام کردن بر انگیز ه ارجحیت دارد؟

اقدام کردن بر انگیزه ارجحیت دارد
چکیده
در این مقاله به بررسی ارجحیت اقدام کردن بر انگیزه در زمینههای مختلف از جمله روانشناسی، بهرهوری شخصی و موفقیت شغلی پرداخته میشود.
با استفاده از شواهد علمی و تجربیات افراد موفق، نشان خواهیم داد که چرا اقدام کردن حتی در صورت کمبود انگیزه، میتواند به نتایج بهتری منجر شود.
مقدمه
انگیزه به عنوان یکی از عوامل کلیدی در دستیابی به اهداف همواره مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از افراد معتقدند که بدون انگیزه، اقدام کردن بیمعنی است،
افراد زیادی هستند که کاری را شروع نمیکنند یا در راستای اهدافشان گام برنمیدارند زیرا همچنان منتظر انگیزه هستند و وقتی از آنها میپرسیم که چرا عمل نمیکنید؟
میگویند: انگیزه ندارم!!
با این حال، تحقیقات جدید نشان میدهند که اقدام کردن میتواند انگیزه را به وجود آورد و حتی بر آن ارجحیت دارد. باید بدانیم که این عمل کردن است که مهم است.
این مقاله به بررسی این دیدگاه پرداخته و شواهد علمی مربوط به آن را مورد بررسی قرار میدهد.
۱. تفاوت بین انگیزه و اقدام
انگیزه یک حالت روانی است که فرد را به سمت انجام کاری هدایت میکند. انگیزه میتواند ناشی از عوامل درونی (مانند علاقه شخصی) یا عوامل بیرونی (مانند پاداشها) باشد،
انگیزه یک حس است و ایجاد آن دست ما نیست و حتی ما در استمرار و دوام آن نیز نقشی نداریم اما در مقابل، اقدام به معنی انجام واقعی یک کار است.
اقدام میتواند مستقل از سطح انگیزه فرد صورت گیرد. پس ما نمیتوانیم همیشه منتظر انگیزه بمانیم.
۲. شواهد علمی در حمایت از ارجحیت اقدام بر انگیزه
۲.۱. تحقیقات روانشناسی
تحقیقات نشان میدهند که اقدام کردن میتواند به افزایش انگیزه منجر شود. یکی از مطالعات مهم در این زمینه توسط استادان روانشناسی دانشگاه هاروارد انجام شده است.
این مطالعه نشان داد که افرادی که بدون انگیزه اولیه اقدام به انجام کاری میکنند، به مرور زمان انگیزه بیشتری برای ادامه آن کار پیدا میکنند.
بنظر شما انگیزه فردی که باشگاه رفتن و رژیم غذایی سالم رو شروع کرده و چند کیلو وزن کم کرده است برای ادامه رژیم و ورزش بیشتر است یا انگیزه فردی که تصمیم دارد از شنبه
یا شروع ماه آینده باشگاه برود و رژیم بگیرد؟!
قطعا فردی که شروع کرده و اقداماتی را انجام داده است انگیزه اش برای ادامه مسیر و دستیابی به نتیجه دلخواه بیشتر از فردی است که هنوز هیچ اقدامی انجام نداده است،
پس جایز نیست بیشتر از این منتظر انگیزه بمانیم، باید اقدام کنیم تا سر و کله انگیزه هم پیدا شود.
۲.۲. اثر زایگارنیک
اثر زایگارنیک به این مفهوم اشاره دارد که افراد تمایل دارند کارهای نیمهتمام را به یاد بیاورند و نسبت به آنها احساس تعهد بیشتری داشته باشند.
بنابراین، با شروع یک کار، حتی بدون انگیزه، احتمالاً فرد تمایل بیشتری برای ادامه و اتمام آن پیدا میکند.
پس اگر کتابی را شروع کنیم و پنجاه صفحه از آن را مطالعه کنیم، احساس تعهد بیشتری برای ادامه مطالعه کتاب در ما ایجاد میشود و انگیزه بیشتری
نسبت به فردی داریم که هنوز مطالعه کتاب را شروع نکرده است.
۲.۳. نظریه خودتعیینی
نظریه خودتعیینی پیشنهاد میکند که افراد وقتی احساس خودمختاری میکنند، انگیزه درونی آنها افزایش مییابد.
اقدام کردن به خودی خود میتواند این احساس خودمختاری را تقویت کرده و منجر به افزایش انگیزه درونی شود.
۳. تجربههای عملی و داستانهای موفقیت
۳.۱. تجربه افراد موفق
بسیاری از افراد موفق در مصاحبهها و کتابهای خود به اهمیت اقدام کردن اشاره کردهاند. به عنوان مثال، استیو جابز، بنیانگذار اپل، معتقد بود
که اقدام کردن و تجربه کردن میتواند به ایجاد انگیزه و خلاقیت منجر شود. او همیشه به تیم خود توصیه میکرد که بدون انتظار برای انگیزه، به اقدام و آزمایش بپردازند.
ما باید یاد بگیریم که منتظر انگیزه نمانیم و کارهایی را که مهماند و مدتهاست میخواهیم انجام دهیم را شروع کنیم و اقدام کنیم.
۳.۲. داستانهای موفقیت
داستانهای موفقیت نیز نشاندهنده اهمیت اقدام کردن هستند. بسیاری از کارآفرینان بزرگ مانند ایلان ماسک و جف بزوس بدون داشتن انگیزه اولیه بالا،
با اقدام کردن و ورود به عمل، به موفقیتهای بزرگی دست یافتهاند.
۴. راهکارهای عملی برای اقدام کردن بدون انگیزه:
۴.۱. ایجاد عادات کوچک
ایجاد عادات کوچک و پایدار میتواند به اقدام کردن بدون نیاز به انگیزه اولیه کمک کند. به عنوان مثال، نوشتن یک پاراگراف در روز میتواند به نوشتن یک کتاب منجر شود.
باید کارها را در ابتدا آنقدر کوچک کنیم که مغز ما از انجام آن کار هیچ دشواری حس نکند و ما را در مسیر پیش ببرد. مثلا برای شروع یک مدیتیشن کافیه که روزی یک نفس عمیق بکشیم.
۴.۲. تقسیم وظایف بزرگ به وظایف کوچکتر
تقسیم وظایف بزرگ به وظایف کوچکتر و قابل مدیریت میتواند فرایند اقدام کردن را آسانتر کند. این روش باعث میشود تا فرد احساس نکند که باید همه کارها را یکجا انجام دهد.
۴.۳. استفاده از تکنیک پومودورو
تکنیک پومودورو با تقسیم زمان به دورههای کوتاه کاری و استراحتهای کوتاه، میتواند به فرد کمک کند تا بدون نیاز به انگیزه بالا، به کار خود ادامه دهد.
در این تکنیک ما باید یک تایمر روی بیست و پنج دقیقه زمان تنظیم کنیم و در طی بیست و پنج دقیقه با تمرکز و بی وقفه کار کنیم و روی پروژه کار کنیم
و بعد از آنکه تایمر به صدا درآمد، پنج دقیقه از کار فاصله میگیریم و استراحت میکنیم، و بعد از اتمام پنج دقیقه بلافاصله سر کار خود بر میگردیم و مجدد
بیست و پنج دقیقه کار میکنیم و مجدد پنج دقیقه استراحت، و این سیکل را چهار بار تکرار میکنیم، اینگونه میزان عملگرایی خود را بیشتر میکنیم.
نتیجهگیری
این مقاله نشان داد که اقدام کردن میتواند بر انگیزه ارجحیت داشته باشد و حتی به افزایش انگیزه منجر شود. با استفاده از شواهد علمی و تجربیات افراد موفق،
میتوان نتیجه گرفت که شروع به عمل و پیگیری مداوم آن، کلید دستیابی به موفقیت است. از این رو، به جای انتظار برای انگیزه، باید به اقدام کردن بپردازیم و اجازه دهیم
که انگیزه در طول مسیر ایجاد شود.
منابع
– Bluma Zeigarnik. (1927). “On finished and unfinished tasks”. Psychologische Forschung.
– Ryan, R. M., & Deci, E. L. (2000). “Self-determination theory and the facilitation of intrinsic motivation, social development, and well-being”. American Psychologist.
– Steve Jobs. (2011). “Biography”. Walter Isaacson.
– Various articles on motivation and action from academic journals and psychology books.
دیدگاهتان را بنویسید