طرز فکرچیست ؟
به سوالات زیر پاسخ دهید :
- طرز فکر : آیا هوش برای انسان یک قابلیت اساسی است که قابل تغییر نیست؟
- آیا فکر میکنید که میتوانید چیزهای جدیدی یاد بگیرید ولی نمیتوانید هوش تان را افزایش دهید ؟
- تصور میکنید که مهم نیست چقدر باهوش باشید ، همیشه میتوانید هوش تان را کمی بیشتر کنید ؟
- بنظر شما همیشه میتوان هوش را در حد قابل توجهی افزایش داد؟
کارل دوک چه میگوید؟
اگر پاسخ تان به دو سوال اول مثبت است و پاسخ تان به دو سوال آخر منفی است به
عقیده ی ” کارل دوک ” طرز فکر شما ،”طرز فکر ایستا “است ،یعنی از چارچوب فکری ثابت
و ایستایی برخوردار هستید .
اما اگر پاسخ تان برعکس باشد یعنی پاسخ تان به دو سوال آخر مثبت و به سوالهای اول
منفی باشد ، طرز فکر شما یک” طرز فکر رشد ” یا “طرز فکر بالنده” است.
پژوهشهای کارل دوک:
خانم دکتر ” کارل د و ک” در زمینه طرز فکر تحقیقاتی را انجام داد که منجر به
شناخت طرز فکر رشد یا بالنده شد که دنیای آموزش را برای همیشه تغییر داد.
بیش از 30 سال پیش، کارول دوک و همکارانش به نگرش دانش آموزان در مورد
شکست علاقمند شدند. آنها متوجه شدند که برخی از دانش آموزان بعد از شکست
میتوانستند دوباره شروع کنند در حالی که دانش آموزان دیگر بعد از کوچکترین
شکست ها ویران شده بودند و قادر به ادامه و تلاش کردن مجدد نبودند.
ادامه مشاهدات:
پس از مطالعه روی رفتار هزاران کودک، دکتر دوک اصطلاحات ذهنیت ثابت
و ذهنیت رشد را برای توصیف باورهای اساسی مردم در مورد یادگیری و هوش ابداع کرد.
او فهمید که وقتی دانش آموزان باور داشته باشند که میتوانند باهوش تر شوند،
و میدانند که تلاش آنها را قویتر میکند. بنابراین آنها زمان و تلاش بیشتری
را صرف حل مشکل شان می کنند و این منجر به موفقیت بیشتر می شود.
پژوهشهای بیشتر چه میگویند؟
مطالعات اخیر نورو ساینسی نشان داده است که مغز بسیار بیشتر از تصور
ما انعطاف پذیر است ،و با تکرار و تمرین یک مهارت میتواند نورون ها را به
هم نزدیک کند و مسیرهای عصبی تازه بسازد و منجر به تغییر رفتار و عادت شود.
همزمان با رشد علوم اعصاب یا دانش نوروساینس محققان شروع به درک
ارتباط بین طرز فکر و موفقیت کردند. به نظر می رسد،
اگر باور داشته باشید که مغز شما می تواند رشد کند، رفتار متفاوتی دارید.
بنابراین محققان پرسیدند: آیا میتوانیم ذهنیتها را تغییر دهیم؟ و اگر چنین است، چگونه؟
این سوال منجر به شروع مطالعاتی شد که واقعا نشان میداد که ما اگر بخواهیم میتوانیم
طرز فکرمان را از طرز فکر ثابت به طرز فکر رشد تغییر دهیم، و هر گاه اینکار را میکنیم
انگیزه و در نهایت میزان موفقیت مان بیشتر میشود.
به عنوان مثال، دانش آموزان کلاس هفتم که به آنها آموزش داده شد که هوش
انعطاف پذیر است و نشان داده شد که مغز چگونه با تلاش رشد می کند، رشد
چشمگیری در نمرات ریاضی نشان دادند.
محققان پس از اینکه به دانش آموزان یاد دادند که میزان هوش انعطاف پذیر است
و ثابت نیست، متوجه شدند که رفتار معلمان و بازخورد آنان نیز
بر ذهنیت دانش آموزان تاثیر زیادی دارد.
رفتار مدرس:
تحقیقات نشان داد گفتن جمله هایی مثل :
تو خیلی با هوشی !!
خیلی با استعدادی!!
خیلی زرنگی !!
میتواند اثر منفی بر انگیزه و پیشرفت دانش آموزان داشته باشد.
چرا باعث ایجاد طرز فکر ایستا در آنها و عدم تلاششان میشود.
تحقیقات کارل دوک نشان داد دانشآموزانی که پس از حل کردن یک مسئله
مورد تشویق و تحسین قرار گرفتند در مسائل سخت و پر چالش بعدی تمایلی
به حل کردن آنها و تلاش برای ادامه دادن نداشتند ،اما برعکس به دانشآموزانی
که آموخته بودن هوش انعطاف پذیر است و هنگام حل مسائل از آنها خواسته بودند
که بیشتر تلاش کنند و خودشان را به چالش بکشند ، در حل کردن مسائل پیچیده و
سخت تلاش بیشتری کردند و نتیجه بهتری گرفتند. اینها همان دانش آموزانی بودند
طرز فکر رشد:
که طرز فکر رشد داشتند دانش آموزانی با این طرز تفکر سرسخت تر و موفق تر بودند.
طرز فکر رشد یعنی اینکه ما در اعماق وجودمان باور داریم که انسانها میتوانند تغییر کنند،
یعنی اینکه اگر با فرصتها رو به رو شوید و به اندازه کافی تلاش کنید و به توانایی خود
باور داشته باشید، امکان اینکه باهوش تر شوید وجود دارد. در طرز فکر رشد انسان این
باور را دارد که میتواند یاد بگیرد که چطور عملکرد بهتری داشته باشد ؟
طرز فکر ایستا:
اما طرز فکر ایستا اینگونه نیست !افراد با این طرز فکر به این باور دارند که هوش و
توانایی و استعداد آنها ثابت است و جاده ی زندگی آنها باشد صاف و بدون فراز و نشیب
باشد و این افراد در مواجهه با کوچکترین مسائل از خود استقامت و سرسختی نشان
نمیدهند و در موقعیتهای سخت فکر میکنند که آدمهای بی صلاحیت و بی کفایتی هستند
و این خود آنها است که به قدر کافی خوب نیستند.
پژوهشها چه میگویند؟
تحقیقات نشان داده است که چارچوبهای فکری در حوزه های مختلف زندگی
از قبیل خوش بینی، تفاوت ایجاد میکند. مثلا اگر چارچوب فکری بالنده یا طرز فکر رشد
داشته باشید، در مدرسه عملکرد بهتری خواهید داشت ،بیشتر از سلامت جسمی و
هیجانی لذت میبرید و میتوانید روابط اجتماعی قوی تر و بهتری ایجاد کنید.
چگونه طرز فکرم را عوض کنم ؟
شواهد نشان داد که طرز فکر ایستا به تبیین بدبینانه منجر میشود و
همین دلیل دست کشیدن از مسائل و اجتناب از تلاش برای غلبه کردن بر
آنها است . در مقابل طرز فکر رشد به تبیین مثبت ناملایمات میشود و
همین دلیل پشتکار و پیگیری مشکلات میشود که در نهایت شما را قوی تر از پیش میکند.
چارچوب فکری رشد خودگوییِ خوشبینانه پشتکار در ناملایمات
تک تک موارد بالا را در خود بررسی کنید و از خودتان بپرسید :
چطور میتوانم این یکی را تقویت کنم ؟ یعنی: چطور خوش بینی ام را تقویت کنم ؟
چطور میتوانم سرسخت تر باشم ؟
راهکار اول: به روز رسانی باور هایتان در مورد هوش و استعداد
مغز به شدت تطابق پذیر است، مغز بر اثر تلاش برای تسلط بر هر چیزی تغییر میکند.
مغز در هیچ برهه ای از زندگی ثابت نیست ، نورونهای مغز این توانایی را دارند
که در سراسر طول زندگی پیوندهای جدیدی ایجاد کنند و آن پیوندها را تقویت کنند.
راهکار دوم : خودگویی خوش بینانه را تمرین کنید
خودگویی هایتان را اصلاح کنید و به آنها آگاه شوید ، و اجازه ندهید که مانع رسیدن
به اهدافتان شوند ، با تمرین میتوانید شیوه ی تفکر، احساس، و مهم تر از همه رفتارتان
را در موقعیتهای دشوار تغییر دهید.
راهکار سوم: بجای نمیتوانم بگویید “هنوز”
خانم کارول دوک پیشنهاد میکند که برای تقویت خود گویی های خوشبینانه
از کلمه هنوز در خود گوییهایتان استفاده کنید .
مثلا بجای اینکه بگویید زبان انگلیسی بلد نیستم بگویید
هنوز انگلیسی یا نگرفته ام ،اینگونه به خودتان اینگونه آموزش می دهید
که در حال حاضر بلد نیستم ولی بعدا یاد میگیرم.
دیدگاهتان را بنویسید